مقدمه
وقتی ۱۳ سالم بود برای اولین بار کامپیوتر رو دیدم. یک کامپیوتر پنتیوم ۳ که کلا سفید بود. قابلیت های زیادی که کامپیوتر داشت باعث شد جذب اون بشم. پسری درونگرا و احساساتی که حالا یک اسباب بازی پیدا کرده بود که خبر نداشت تا آخر عمرش هم باهاش بازی کنه باز به مرحله آخر نمیرسه.
تحصیلات
از دوران ابتدایی استعداد خوبی در یادگیری داشتم اما بنا به دلایل مختلفی درسم ضعیف شد و تا دوران کارشناسی طول کشید تا به دوران اوج خودم برگردم
هنرستان
سال ۱۳۸۴ وارد هنرستان شدم تا کامپیوتر بخونم. هیچ ایده ای نداشتم که درسی به نام برنامه نویسی وجود داره. اون موقعه درس برنامه نویسی با ویژوال بیسیک بود. در دو سال هنرستان هیچی از برنامه نویسی یاد نگرفتم ولی در عوض با کاربری عمومی کامپیوتری و برخی نرم افزارهای پر کاربر آشنا شدم.
دوران دانشگاه
سال ۱۳۸۷ وارد دانشگاه آزاد شدم تا کاردانی کامپیوتر رو شروع کنم. ولی واقعا دانشگاه آزاد اساتید خوبی داشت. هر چقدر که هنرستان کاربردی بود دانشگاه تئوری بود. به ترتیب زبانهای برنامه نویسی مثل پاسکل، سی و دلفی رو خوندیم . درسهایی مهندسی نرم افزار، مدار منطقی، سیستم های عامل هم جزو درسهایی بودن که در خاطر مونده. از ریاضی براتون نگم که کلی ریاضی خوندیم ولی هیچ کدوم یادم نیست.
سال ۱۳۸۹ بعد از یک سال پشت کنکوری تونستم از آموزشکده فنی و مهندسی باهنر شیراز قبول بشم و تازه اونجا فهمیدم که درس خوندن یعنی چی. در یک شهر فوق العاده به دور از هیاهوی خانواده در جایی که تقریبا همه چیز برای کسب علم و دانش فراهم بود. دوران طلایی من از همین دانشکده شروع شد. در این دانشکده با برنامه نویسی شی گرا با سی شارپ، برنامه نویسی وب، کامپایلر، زبان های برنامه نویسی و ... آشنا شدم. مهمترین افزوده که در این دوران داشتم یادگیری زبان انگلیسی بود که به صورت خود آموز انجام شد.
آشنایی با پایتون
سال ۱۳۹۱ با زبان برنامه نویسی پایتون آشنا شدم درست بعد از تموم کردن دوران کارشناسی در همین دوران بود که سربازی هم انجام شد. بعد از سربازی یعنی بعد از شهریور ۱۳۹۲ کتابها، مقالات و آموزش های ویدیویی زیادی در مورد پایتون خوندم و نگاه کردم که باعث شد دانش عمیقی از این زبان به دست بیارم.
تدریس
سال ۱۳۹۶ بود تصمیم گرفتم به صورت آنلاین تدریس کنم. در اوایل هدف من این بود که با تدریس مفاهیمی که درک کردم رو با توضیح دادن به دیگران بهتر بفهمم. ولی در حال حاضر هدف من این هست که به دیگران کمک کنم تا سریعتر مفاهیم پایه رو یاد بگیرن و به اصطلاح دست به کد بشن. در طی این سالها که در حال تدریس هستم با اشخاص مختلفی کار کردم از مهندسین در شرکتهای بزرگ آمریکایی گرفته تا بچه ۱۰ ساله. از شهرستانهای کوچک ایران گرفته تا آمریکا، سوئد، کاندا و استرالیا.
پایان بندی
همیشه غم و اندوه و زجر بخشی جدایی ناپذیر از زندگی بوده و خواهد بود اما خوشحالم که می تونم این روزهای سخت رو با شوق آموختن و آموزش دادن سپری کنم. تا وقتی زنده ام شعله آموختن و آموزش دادن در هستی ام خاموش نخواهد شد.